🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹

به آرزوها و اهدافی که دارین می رسید💰💫

🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹

به آرزوها و اهدافی که دارین می رسید💰💫

۱۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

۲۸
خرداد ۹۹

 


༻﷽༺

عالم ز آه تیره‌تر از صبح محشر است
خون جگر به دیده آل پیمبر است
شهر مدینه گشته عزاخانه‌ی وجود
رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر است

✨شهادت رئیس مذهب شیعه، 
امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد✨

┄┅┅❅💠❅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۵۰
ص حجه فروش
۲۵
خرداد ۹۹


رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.
 زمانی که خواب هستی و ناگهان،به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شوی ؛ این بیداری ؛ رزق است، چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند.
زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی،این صبر، رزق است.
زمانی که در خانه لیوانی آب ؛ به دست پدر یا مادرت میدهی این فرصت نیکی کردن ، رزق است.
گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست با گفته هایت نباشد ؛ ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر، رزق است.
یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست ازو بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش ، این یادآوری ؛ رزق است.
رزق واقعی این است.. رزق خوبی ها،
نه ماشین نه درآمد،اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد،اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.
ودر اخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ؛ این بزرگترین رزق خداوند است
زندگیتون پر از رزق...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۳۱
ص حجه فروش
۱۹
خرداد ۹۹

✨﷽✨

✍وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل
است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..

▫️باد باعث طراوتش میشود
▫️آب باعث رشدش میشود
▫️و آفتاب پختگی و کمال میبخشد

اما به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن 
از درخت،

▫️آب باعث گندیدگی
▫️باد باعث پلاسیدگی
▫️و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن
 طراوتش میشود..

بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن،
که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در
نابودی ما مؤثر خواهد بود.

پول ، قدرت، شهرت، زیبایی….تا بند به
خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب
است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه 
آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.

┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۰۷
ص حجه فروش
۱۷
خرداد ۹۹

✨﷽✨

✍مسافری خسته که از راهی دور می‌آمد، به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود، درختی که می‌توانست آن چه که بر دلش می‌گذرد برآورده سازد...! وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می‌شد اگـر تخت خواب نـرمی در آنجا بود و او می‌تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدار شـد!!!

مسافر با خود گفت: چقدر گـرسـنه هستم. کاش غذای لذیذی داشتم... ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـکار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید... بعـد از سیر شدن، کمی سـرش گیج رفت و پلـک‌هایش به خاطـر خستگی و غذایی که خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا کرد و در حالـی که به اتفـاق‌های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فکـر می‌کرد با خودش گفت: قدری می‌خوابم.  ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید...

هر یک از ما در درون خود درختی جادویی داریم که منتظر سفارش‌هایی از جانب ماست. ولی باید حواسـمان باشد،  چون این درخت افکار منفی، ترس‌ها و نگرانی‌ها را نیز تحقق می‌بخشد. بنابر این مراقب آن چه که به آن می‌اندیشید باشید...

┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۰۶:۰۳
ص حجه فروش
۱۶
خرداد ۹۹

✍حضرت امام علی علیه السلام می‌فرمایند : عجایب قرآن قابل شمارش نیست و کهنه نمی شود. قرآن‌ مثل دریا است هم ساده و هم پیچیده. وقتی شما به دریا نگاه می کنید یک لذتی می برید، وقتی پایتان را در دریا می گذارید لذت دیگری دارد، وقتی قایقرانی می کنید لذت دیگری دارد. قرآن‌ هم این طور است. صوت قرآن یک لذتی دارد، ترجمه ی قرآن لذت دیگری دارد، تفسیر و تدبر در قرآن لذت دیگری دارد. 

امام خمینی (ره) در کتاب صحیفه ی نور می فرمایند : اینجانب بطور جد می گویم از گذران عمر خودم ناراحت هستم که چرا از اول به سراغ قرآن نرفتم. 

              ┄┅┅❅💠❅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۰۸
ص حجه فروش
۱۲
خرداد ۹۹

✨﷽✨

✅هرچه کنی به خود کنی

✍زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد صاحب کارش ناراحت شد وسعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود…

سرانجام صاحبکار درحالی که با تأسف بااین درخواست موافقت میکرد، ازاو خواست تا بعنوان آخرین کار ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.. نجار نیز چون دلش چندان به این کارراضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد وبا بی دقتی به ساختن خانه مشغول شد وکار را تمام کرد. زمان تحویل کلید،صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، درواقع اگر او میدانست که خودش قرار است دراین خانه ساکن شود لوازم ومصالح بهتری برای ساخت آن بکار میبرد وتمام دقت خود رامیکرد

"این داستان زندگی ماست"

گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هرروز میسازیم نداریم، پس در اثر یک اتفاق میفهمیم که مجبوریم درهمین ساخته ها زندگی کنیم، اما فرصتها ازدست میروند وگاهی شاید،بازسازی آنچه ساخته ایم ممکن نباشد..

شما نجار زندگی خود هستید و روزها،چکشی هستند که بریک میخ از زندگی شما کوبیده میشوند!

【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۱۷
ص حجه فروش
۱۱
خرداد ۹۹

✨﷽✨

✍امام صادق (ع) فرمودند

دعای چهارکس مستجاب نمیشود: 💠 

1⃣ کسی که در خانه بنشیند و بگوید : خدایا روزی مرا برسان ، که خدا به او میگوید : آیا دستور ندادم که پی روزی بروی و تلاش کنی.

 2⃣ مردی که مغلوب زنش شده است ، که خداوند می گوید : آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم ؟ 

3⃣ فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن ، سپس این آیه را خواند : بندگان خدا کسانی هستند که هنگام انفاق اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند بلکه میان این دو راه میانه را میگیرند.

4⃣ مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد خداوند میفرماید : مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری ؟

📚 بحارالانوار

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۲۷
ص حجه فروش
۰۹
خرداد ۹۹

✨﷽✨

✍حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار میهماندوست بود و تا میهمان به خانه او نمى‏ آمد، غذا نمى‏ خورد. زمانی فرا رسید که یک شبانه روز، هیچ میهمانی بر او وارد نشد؛ پس از خانه بیرون آمد و به جستجوى میهمان پرداخت. پیرمردى را دید، جویاى حال او شد، ولی فهمید آن پیرمرد، بت پرست است. حضرت ابراهیم گفت: «افسوس! اگر بت پرست نبودی، میهمان من می ‏شدى و از غذاى من مى ‏خوردى» پیرمرد از کنار ابراهیم گذشت.

در این هنگام جبرئیل بر ابراهیم نازل شد و گفت: «خداوند مى‏ فرماید این پیرمرد، هفتاد سال مشرک و بت پرست بود، ولی ما رزق او را کم نکردیم. اینک که غذای یک روز او را به تو حواله نمودیم، تو به خاطر بت‏ پرستى، به او غذا ندادى!» حضرت ابراهیم علیه ‏السلام پشیمان شد و به جستجوى آن پیرمرد رفت. او را پیدا کرد و با اصرار به خانه خود دعوت نمود. پیرمرد بت پرست گفت: «چرا بار اول مرا رد کردى، ولی حالا دعوت می کنی؟» حضرت ابراهیم ، پیام و هشدار خداوند را به او خبر داد.

پیرمرد به فکر فرو رفت و گفت: «نافرمانى از چنین خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است.» آن گاه به یگانگی خداوند اقرار نمود و آیین ابراهیم علیه‏ السلام را پذیرفت.

📚حکایت‌های معنوی

┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۲۶
ص حجه فروش
۰۸
خرداد ۹۹

✅گل باش!

✍به گل آب بدهی گلاب می دهد؛ یعنی همان چیز، بهترش را به شما برمی گرداند. خدا دوست دارد مثل گل باشیم. یعنی هرکس به ما محبتی کرد با محبت بیشتر پاسخ بدهیم

وَ اِذا حُیِّیتُم بِتَحیَةٍ فَحَیُّوا بِاَحسَنَ مِنها؛ هنگامی که شما را احترام کردند شما زیباتر احترام کنید.

┄┅┅❅💠❅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۱
ص حجه فروش
۰۶
خرداد ۹۹

✨﷽✨

✍عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم.  می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.

اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!

دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!

سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاک کن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! 

چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!

پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى کنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!  

┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۵۲
ص حجه فروش